او سپس گزارشی غیرداستانی از مسابقه نوشت، «آب آبی، کاپیتان سبز» و پس از بازگشت به جورجیا، حقوق آمریکایی را به WW Norton & Company فروخت. همچنین موافقت کرد که «رئیسها»، فیلم هیجانانگیزی که آقای. وودز هشت سال قبل شروع کرده بود.
او گفت: «رؤسا از کشف او در سن 9 سالگی نشان رئیس پلیس پدربزرگش در اتاق زیر شیروانی خانواده الهام گرفته بودند. پدربزرگ در سال 1927 به دلیل هویت اشتباه توسط مرد مسلحی که مبتلا به مالاریا هذیان بود کشته شد، این نشان را داشت، خون آلود و سوراخ شده توسط گلوله های تفنگ ساچمه ای.
داستان حول محور سه نسل از افسران مجری قانون میچرخد که با یک کشاورز پنبهکار شروع میشود که در دهه 1920 به عنوان رئیس پلیس منصوب میشود و وظیفه حل قتل مذهبی یک نوجوان را بر عهده دارد.
«رئیسها» برنده جایزه ادگار آلن پو برای بهترین رمان اول از راز نویسان آمریکا شد و در مینی سریال CBS با بازی چارلتون هستون، دنی گلاور و بیلی دی ویلیامز اقتباس شد.
در سال 2010، آقای وودز برای رمان «غریبههای ناقص» جایزه بزرگ ادبیات پلیسی، معتبرترین جایزه فرانسه برای داستانهای جنایی و پلیسی را دریافت کرد.
سه ازدواج اول او به طلاق ختم شد. او در سال 2013 با ژانماری کوپر ازدواج کرد.
آقای. وودز عمیقاً به انجمن نویسندگان، یک سازمان حرفهای متعهد بود و حمایتی را که از آن به عنوان یک نویسنده نوپا دریافت کرد، به یاد میآورد. او از خوانندگانش نیز قدردانی میکرد، اگرچه صبرش با آنها گاهی کم میشد.
در “بندر تاریک”، آقای. وودز به طرز معمایی نوشت: «هر کسی که دیک و خانوادهاش را کشته بود، در حالی که از در تراس خانه را ترک میکرد، جاروبرقی کشیده بود. رفیق خیلی باصفا خیلی هم باهوش است.» این قطعه تعدادی از خوانندگان را متحیر کرد.
اما در بیش از یک مصاحبه، آقای. وودز حاضر نبود هولمز را در مقابل واتسون خواننده بازی کند.
او در وبسایت خود نوشت: «در مورد جاروبرقی نپرسید، و قبل از اینکه درباره داستان هر رمان دیگری سؤال بپرسید، به یاد داشته باشید: من هرگز توضیح نمیدهم!» همه اینها در کتاب است، آن را دریابید!»