مواد مخدر همان چیزی بود که جیمی هندریکس، جانیس جاپلین، جیم موریسون را در 27 سالگی گرفتار کرد. ونر مینویسد، وقتی الویس میرود، «معادل آتشسوزی پنج زنگ هشدار ما است»، چهار روز قبل از ضربالاجل، پس از نقل مکان به نیو. دفاتر یورک در سال 1977. قتل جان لنون، یکی از افراد مورد علاقه ونر، چیزی است که ایده آلیسم دهه 60 او را به پایان می رساند، و او همچنان بیتل ها را در نور سفید در اینجا غسل می دهد و آسیبی که به دوستی آنها ناشی از انتشار مصاحبه اسیدی او وارد شده است را پنهان می کند. لنون به یاد می آورد» به شکل کتاب، و بدرفتاری حزبی مجله با تلاش های انفرادی درخشان اولیه پل مک کارتنی.
به نظر می رسد “مثل یک سنگ رولینگ” خزه جمع می کند: افراد مشهور در توده های مرطوب – از زمانی که جان، متولد ژانویه در ژانویه 1946 و تعداد انگشت شماری واقعی، توسط دکتر معالجه می شود. بنجامین اسپاک، به «پیک نیک خانوادگی کراوات مشکی» برای القای خود به تالار مشاهیر راک اند رول که در برپایی آن کمک کرد.
پدرش یک نجیب زاده شیرخشک بود. مادرش در تجارت کمک می کرد، اما همچنین یک رمان نویس و روح آزاد بود که او را با عمه مامه مقایسه می کند. و روزنامه ای که ونر جوان در مدرسه شبانه روزی اداره می کرد، یک ستون شایعات داشت. او که در سرفصلهای حرفهای در حال چرخش است که با ذوق استخدام میکند و اخراج میکند، در اینجا با جملاتی واضح بیشتر توصیفی مینویسد تا دروننگر، و رزومهای برای شخصیتهای کوچک ارائه میدهد.
او از زندگی دوگانهای که مدتها در آن زندگی میکرد شانه خالی میکند، تا زمانی که اعلام عشق نای، و زمانهای تغییر، به پایان برسد.
اگرچه روزنامهنگاران او مرتباً از مستضعفان دفاع میکردند، ونر با افتخار زندگی سرشار از لذتگرایی افسارگسیخته را بازگو میکند و به نظر میرسد تمایلی به آشتی دادن با هر تناقضی ندارد. کارکنان او به شدت تغییرات آب و هوایی را پوشش می دهند، در حالی که او در خلیج استریم خود خوش و بش می کند (“اولین پرواز من تنها بود، تنها نشسته بودم بالای ابرها و به “تق زدن” در بهشت گوش می دادم”). بروس اسپرینگستین در جشن شصتمین جشن تولدی که در رستوران ماهی شیک منهتن، Le Bernardin برگزار میکند، بلند میشود و برای فرد افتخاری میخواند که “شامپاین، کوکیهای قابلمه و یک پرکوست/ او را مانند جت سابر زمزمه کن.” یک سرآشپز خصوصی برای همراهان ونر در Burning Man سس پاستا درست می کند. ونر و بونو از تراسهای پارک غربی خود برای یکدیگر دست تکان میدهند و برای شام نیمهشب در کنار «اقیانوس نقرهای» به مککارتنی میپیوندند. («ستارهها – آنها دقیقاً مثل ما هستند!»، طبق یکی دیگر از املاک سابق Wenner، Us Weekly.)
آیا راههای بهتری برای جانی دپ وجود داشت که یک میلیون دلار خرج کند، از شلیک خاکستر طولانیمدت فیلم رولینگ استون شکارچی اس. تامپسون از توپی به ارتفاع مجسمه آزادی، همانطور که ونر با رضایت تماشا میکرد؟ البته.
«مثل یک رولینگ استون» در کل سرگرم کننده است اما فقط به صورت پراکنده زمین ناهموار زیر پای ونر را آشکار می کند. بخشهای طولانی کتاب مانند مانیفست پرواز خصوصی یا فهرست مجموعه کنسرتهای جشن خوانده میشود. شما، خواننده معمولی، فقط یک مجوز دسترسی جزئی دریافت می کنید.