همانطور که در چند هفته گذشته محاکمه قتل مهیب الکس مرداگ، وکیل برجسته کارولینای جنوبی را تماشا می کردم، متوجه شدم که با سؤالات دشواری در مورد اینکه چگونه داده های تلفن های هوشمند و سایر فناوری های دیجیتال باید در سیستم عدالت کیفری به آنها اعتماد شود دست و پنجه نرم می کنم. همه ما به طور مداوم و دقیق توسط ابزارهای خود ردیابی می شویم، اما سوابق حجیم تولید شده توسط این دستگاه ها همیشه به راحتی قابل تفسیر نیستند.
در پرونده مردا، استدلال های دادستان و دفاع شامل حجم زیادی از داده ها بود، و هر دو طرف نکات مهمی را در مورد آنچه که سوابق دیجیتال در یک پرونده پرمخاطره ثابت می کند و ثابت نمی کند، مطرح کردند – و من انتظار داشتم که هیئت منصفه با آن برخورد سختی داشته باشد. زمان رسیدن به ته این مسائل است.
خب ظاهرا نه محاکمه مرداو تقریبا شش هفته به طول انجامید. دادستان و دفاع بیش از 70 شاهد را فراخواندند. هیئت منصفه بعد از ناهار روز پنجشنبه شروع به بحث کرد و تا وقت شام به رأی رسید. من با تصمیم آن مخالفت چندانی ندارم، اما سرعت رعد و برقی که با آن به نتیجه رسید – حدود سه ساعت – من را عمیقاً از اینکه چگونه سیستم عدالت کیفری ممکن است با تمام جریان های دیجیتالی که توسط دستگاه های ما منتشر می شود، برخورد کند، ناراحت می کند. برخلاف هیئت منصفه، ظاهراً، من نگرانم که شواهدی که دستگاههای ما تولید میکنند، میتوانند به راحتی تصویر یک جنایت را روشن کنند.
مرداو در ژوئن 2021 به دلیل تیراندازی به همسرش، مگی، و پسر 22 سالهشان، پل، در نزدیکی لانه سگها در املاک وسیع خانواده در شهرستان کولتون، SC، به قتل رسید. هیچ شاهدی در این مورد وجود نداشت، و پلیس هم در این مورد وجود نداشت. شواهد پزشکی قانونی کمی برای ارتباط مردا با جنایت پیدا کرد. آنها هیچ سلاح قتل یا لباس آغشته به خون پیدا نکردند. و از آنجا که قتلها در ملک مورداگ اتفاق افتاد و او اجساد را هنگام کشف آنها لمس کرد (او میگوید که پالس را احساس کرده و مگی را روی کمر او لمس کرده است)، شواهد DNA او که در صحنه یافت شده اند کمی ثابت میشود.
در عوض، پرونده دادستانی بر دو پایه استوار بود. اول، بی صداقتی و کج رفتاری الکس مردا – او اعتراف کرده است که میلیون ها دلار از موکلان و شرکای خود دزدیده است و تقریباً به همه، از جمله پلیس در این مورد، درباره اقدامات خود دروغ گفته است. (دادستان ها می گویند که او همسر و پسرش را کشت تا حواسش را از جنایات مالی خود منحرف کند، نظریه ای که من مشکوک به نظرم رسید – قتل ها فقط به بررسی دقیق افزودند.)
دوم، دادستان ها با استفاده از داده های فراوان، جدول زمانی دقیق جنایت را بازسازی کردند. از جمله منابع دیگر، آنها اطلاعاتی از آیفونهای الکس، مگی و پل مرداگ، سوابق تماس خانواده و دوستان، دادههای مکان و سرعت از SUV مردا، گزارش ورودی از سیستم امنیتی دفتر او، تصاویر پلاکخوانهای خودکار نصب شده در جادههای عمومی، استخراج کردند. ارتباطات در شبکههای اجتماعی و برنامههای پیامرسان، مجموعهای از دادههای مالی و ویدئو و صدا ضبط شده در تماس مرداو با 911 و توسط افسران پلیس در صحنه.
تعجب آور نیست که مقامات چنین داده هایی را استخراج کنند تا حقایق اساسی را تعیین کنند، مانند اینکه چه کسی کجا و چه زمانی بوده است، اما دادستان های پرونده مردا ادعا کردند که بسیاری از حقایق عمیق تری را در پرونده دیجیتال پیدا کرده اند. و این در تفسیر آنها از داده ها است که آنها گاهی اوقات من را از دست می دهند. اغلب، به نظر میرسید که آنها الگوهایی را در دادهها پیدا میکردند که لزوماً درست نبودند، و این باعث میشد که من نگران باشم که مقامات میتوانند داستانهای عجیب و غریبی از دادههای ما بسازند.
به عنوان مثال، زمان مرگ قربانیان. پزشکی قانونی شهرستان گفت که مگی و پل بین ساعت 8 شب تا 10 شب در 7 ژوئن 2021 کشته شدند. دادستان ها برای دریافت زمان دقیق تر برای قتل، به استفاده قربانیان از تلفن اشاره کردند. پل شناخته شده بود که همیشه به تلفن خود نگاه می کرد، و تلفن های پل و مگی آخرین بار در ساعت 8:49 شب همان شب باز شدند. و بنابراین، دادستان ها استدلال کردند، مگی و پل باید درست بعد از ساعت 8:49 مرده باشند – چه چیز دیگری جز مرگ می توانست آنها را از پاسخ دادن به متن های دریافتی باز دارد؟
ساعت 8:49 مرگ الکس مرداگ را در دردسر عمیقی قرار داد. صدای او در یک ویدیوی اسنپ چت که پل در حوالی ساعت 8:45 شب آن شب در لانه ها ضبط شده بود، ضبط شد – به عبارت دیگر، الکس دقایقی قبل از زمان مرگ قربانیان در صحنه جنایت قرار می گرفت. مردا در ابتدا به پلیس گفت که در آن زمان در لانه ها نبوده است و تنها پس از یافتن ویدیوی اسنپ چت اعتراف کرد که آنجا بوده است. (او توضیح داد که اعتیادش به مواد افیونی باعث پارانویا شده است که باعث دروغگویی او شده است.)
دادستان ها ادعا کردند که اطلاعات بسیار بیشتری را مشاهده کرده اند. آیفون مرداو هیچ قدمی را بین ساعت 8:09 شب تا 9:02 شب آن شب ضبط نکرد. از آنجایی که او نیز همیشه به تلفن خود چسبیده بود، آیا ساعت عدم فعالیتش نشان می داد که او عمداً تلفن خود را مخفی کرده است تا نشان ندهد که هنگام قتل به لانه سگ می رود؟ سپس، در ساعت 9:02 شب، تلفن مرداو فعالیتهای زیادی را ضبط کرد – تماسهای تلفنی زیاد، قدمهای زیادی راه رفت. آیا این شواهدی بود که او در حال «ساختن حقه» بود تا نشان دهد که در زمان قتلها، همانطور که دادستان استدلال میکرد، در غیر این صورت مشغول بوده است؟
خودروی موردا نیز مورد بررسی دقیق قرار گرفت. مرداو میگوید که در شب قتلها، او با ماشین به خانه مادرش رفت و آمد کرد (مادرش مبتلا به بیماری آلزایمر است و او و سایر اعضای خانواده اغلب برای بررسی او به خانه میرفتند). ردیابی دادههای ارائه شده توسط سرویس OnStar جنرال موتورز نشان میدهد که شورت سابربن مرداو در آن زمان واقعاً به خانه مادرش رفت و آمد میکرد. اما مرداو در راه خود به آنجا به سرعت بیش از 70 مایل در ساعت رسید. دادستان ها تعجب کردند که چرا او اینقدر سریع پیش می رفت – آیا او با سرعت هر چه تمامتر از صحنه قتل فرار می کرد؟ بعداً، در خانه مادرش، دادههای تلفن مردا او را نشان داد که چند دقیقه در بیرون راه میرفت. چرا؟ آیا او سعی داشت چیزی را پنهان کند؟
بیا – واقعا؟ من می توانم ببینم که چگونه برخی از این جزئیات وقتی در یک جدول زمانی منظم کنار هم قرار می گیرند، می توانند تصویر بسیار بدی را ترسیم کنند. اما انتظار داشتم که هیئت منصفه مدتی را صرف تعمق در مورد توضیحات کاملاً بی ضرر برای بسیاری از آنها کند.
تا ساعت 8:49 بعد از ظهر باتری تلفن پل مردا به 2 درصد کاهش یافت – آیا این دلیل خوبی برای او برای کنار گذاشتن تلفنش نبود؟ و در حالی که قفل تلفن مگی مردا بعد از ساعت 8:49 باز نشد، پس از آن زمان مقداری استفاده را ضبط کرد – نور پس زمینه آن روشن و خاموش شد، جهت آن از یک طرف به عمودی تغییر کرد و حدود 59 مرحله حرکت را ضبط کرد. یعنی مگی هنوز نمرده بود؟ یا اینکه قاتل تلفنش را جابجا می کرد؟ (این مورد با استفاده از ویژگی “تلفن من را پیدا کن” اپل یک روز پس از قتل در کنار جاده منتهی به ملک مورداگ پیدا شد؛ دادستان ادعا کرد که او در راه رفتن به خانه مادرش تلفن او را از ماشینش به بیرون پرت کرده است.) پیچیده است. مهم است، الکس و برادرش شهادت دادند که این الکس بود که رمز تلفن مگی را به پلیس ارائه کرد – اما اگر الکس رمز عبور مگی را می دانست، چرا پس از قتل قفل تلفن او را باز نکرد، اگر او قاتل بود. زمان مرگ را پیچیده می کند؟
همچنین، اگر الکس مرداگ با سرعت از خانه خود دور می شد تا از صحنه جرم فرار کند، چرا در راه با سرعت بیش از 80 مایل در ساعت رانندگی می کرد. بازگشت از خانه مادرش؟ ممکن است فقط پایش سنگین باشد؟
سپس تمام راه رفتن و تماس های تلفنی او در حوالی ساعت 9 شب و بعداً در خانه مادرش انجام می شود – آیا او نمی توانست در حین تلفن قدم زدن داشته باشد، کاری که من همیشه در حال انجام آن هستم؟ آیا ممکن است داده های گام گوشی او نیز نادرست بوده باشد؟ مطالعات نشان داده اند که اندازه گیری فعالیت آیفون بسیار عالی است. وقتی در هواپیما هستم، آیفون من گاهی فکر میکند که در حال رانندگی هستم. وقتی در ماشین هستم، اپل واچ من گاهی از من برای ورزش کردن تعریف می کند. چرا باید باور کنیم که این دستگاه ها به اندازه کافی برای محکومیت به قتل خوب هستند؟
حکم مجرمیت سریع مرداگ نشان میدهد که سیستم حقوقی ممکن است برای رفع چنین پیچیدگیهایی مشکل داشته باشد. تیم دفاعی مورداگ به برخی از این مسائل اشاره کرد، اما از آنجایی که فناوری پیچیده است و توضیح مختصات آن دشوار است – و به احتمال زیاد به این دلیل که دروغهای الکس مرداگ به سختی توضیح داده میشد – استدلالهای آنها به وضوح به نتیجه نرسید.
بله، دستگاههای ما اکنون همه چیز را در مورد کارهایی که همه انجام میدهند ضبط میکنند، اما درک این دادهها بیاهمیت نیست. در پرونده مردا، هر دو طرف به رکورد دیجیتال اشاره کردند – اما در پایان محاکمه، احساس کردم که نمیدانم واقعاً چه اتفاقی افتاده است. هیئت منصفه چندان محتاط نبود.
ساعت کاری با فرهاد منجو
فرهاد می خواهدبا خوانندگان تلفنی چت کنید. اگر مایلید با یک ستون نویس نیویورک تایمز در مورد هر چیزی که در ذهنتان است صحبت کنید، لطفاً این فرم را پر کنید. فرهاد چند خواننده را برای تماس انتخاب می کند.