ساراسوتا، فلوریدا. – وقتی برای اولین بار با متیو لپینسکی، رئیس هیئت علمی کالج جدید فلوریدا آشنا شدم، او مایل بود به راستگرایان فرصتی بدهد تا مدرسه دولتی مترقی خود را بازسازی کنند.
این در ژانویه بود، چند هفته پس از دولت. ران دیسانتیس از فلوریدا شش محافظه کار فعال از جمله کریس روفو، استراتژیست جنگ فرهنگی را به هیئت امنای نیوکالج منصوب کرد. روفو، کارآفرین ایدئولوژیک که تئوری نژادی انتقادی را به یک مرد جمهوری خواه تبدیل کرد، در مورد جاه طلبی خود برای تبدیل مدرسه هنرهای لیبرال دمدمی و دوستدار LGBTQ به نسخه ای عمومی از Hillsdale، یک کالج مسیحی محافظه کار در میشیگان با روابط نزدیک با DeSantis و دونالد ترامپ. او امیدوار بود که این دگرگونی اثباتی بر رویای او باشد: تسلط محافظهکارانه آموزش عالی در سراسر کشور.
بنابراین وقتی روفو و یکی دیگر از معتمدین جدید، ادی اسپیر، یکی از بنیانگذاران یک مدرسه خصوصی مسیحی به نام آکادمی الهام، برای ملاقات با دانشجویان و اساتید به نیوکالج آمدند، با بدبینی و خصومت مورد استقبال قرار گرفتند. اما لپینسکی، استاد علوم کامپیوتر و نماینده دانشکده در هیئت امنا، امیدوار بود که آنها راهی برای همکاری با یکدیگر بیابند و از جامعه مدرسه خواست تا آنها را بشنوند.
در ماههای بعد، نگرانی در میان همکاران لپینسکی وجود داشت که او به اندازه کافی برای مقابله با اربابان جدیدشان تلاش نمیکند. ایمی رید، پروفسور فرانسوی و رئیس برنامه مطالعات جنسیتی کالج نیو، به من گفت: «بعضی از ما از تمایل او برای تلاش و بازی خوب کمی ناامید شده بودیم. اما لپینسکی به گفتگو و سازش اعتقاد داشت. او گفت: «من فکر کردم شاید مسیری رو به جلو با این هیئت وجود داشته باشد که بتوانیم به جای چیزهایی که ما را از هم جدا می کند، روی چیزهایی تمرکز کنیم که ما را متحد می کند.
به همین دلیل است که وقتی در پایان یک جلسه سه ساعته مبارزاتی در روز چهارشنبه که در آن معتمدین پنج درخواست تصدی را رد کردند، لپینسکی استعفا داد، بسیار قابل توجه بود. او نه تنها هیئت مدیره را ترک می کند، بلکه به طور کلی نیوکالج را ترک می کند. او پس از آن در یک کنفرانس خبری بداهه گفت: «با توجه به هیأت امنای فعلی، دیگر نمیتوانم راهی را ببینم که بتوانم در اینجا مؤثر باشم».
وقتی در اوایل ژانویه با روفو صحبت کردم، او گفت که نیوکالج در 120 روز آینده بسیار متفاوت خواهد بود. نزدیک به چهار ماه بعد، این به طور کامل محقق نشده است، اما واضح است که کارها به کجا می روند.
متولیان جدید، رئیس مدرسه را برکنار کردند و ریچارد کورکوران، رئیس جمهوریخواه سابق مجلس فلوریدا را جایگزین او کردند. آنها افسر ارشد تنوع را برکنار کردند و دفتر تنوع، برابری و شمول را منحل کردند. وقتی داشتم این مطلب را در روز جمعه می نوشتم، چند نفر برایم عکس هایی از تابلوهای بی طرف که از حمام مدرسه پاک شده بودند برایم فرستادند.
اما دانشآموزان، والدین و اساتید روزانه به من گفتند که زندگی در کالج جدید تقریباً یکسان بوده است. اعضای هیئت علمی عمدتا برای انجام وظایف خود تنها مانده اند. چندین استاد گفتند که کورکوران به ندرت در محوطه دانشگاه حضور داشت. سام شرف، که تا حدودی به این دلیل که در آنجا به عنوان یک زن ترنس احساس امنیت می کند، نیو کالج را انتخاب کرد، گفت که بحث های کلاسی در کلاس های او در مورد سیاست های دیاسپورای آفریقایی و جایگزین های سرمایه داری تغییر نکرده است، اگرچه او دائماً آگاه است که چنین موضوعاتی ممکن است به زودی آغاز شود. تابو، و در حال برنامه ریزی برای انتقال است.
هر کاری که مدیریت کالج نیو انجام دهد، احتمالاً این آخرین سالی خواهد بود که کلاسهایی مانند کلاسهایی که شرف در آن شرکت میکند، ارائه میشود، زیرا لایحهای که در قانونگذاری فلوریدا راهاندازی میکند مستلزم بازنگری برنامههای درسی «بر اساس نظریههایی است که نژادپرستی، تبعیض جنسی، ستم، و امتیاز ذاتی نهادهای ایالات متحده است.» با این حال، احساس ترس در محوطه دانشگاه فراتر از آنچه در تالاهاسی اتفاق می افتد است.
Eliana Salzhauer که پسر 17 سالهاش دانشجوی اقتصاد کالج نیو است، تغییر ظاهراً غیرقابل جبران مدرسه را با توییتر تحت مدیریت ایلان ماسک مقایسه کرد: در ابتدا یکسان به نظر میرسید، حتی اگر به تدریج به تجربهای کاملاً متفاوت تبدیل شود. او گفت: «آنها یک مؤسسه دانشگاهی با رتبه برتر را به یک مرکز ورزشی درجه سه تبدیل می کنند.
اشاره سالزاوئر تا حدی به استخدام ماریانو خیمنز بود که قبلا در آکادمی الهام اسپیر کار می کرد، به عنوان مدیر ورزشی و سرمربی بیسبال، حتی اگر الماس بیسبال در محوطه دانشگاه وجود نداشته باشد. در گذشته، نیو کالج تیمهای ورزشی سنتی نداشت، اما دولت اکنون دانشجویان ورزشکار را جذب میکند، و کورکوران گفته است که میخواهد انجمنهای برادری و انجمنهای صمیمی ایجاد کند و احتمالاً یک تضاد فرهنگی با بچههای دگرباشان هنری نیوکالج، فعالان و خودآموزان ایجاد میکند. . قبل از جلسه روز چهارشنبه هیئت مدیره، حدود 75 نفر در خارج از خانه تظاهرات کردند. یکی از نشانهها گفت: «ما ادمها و گیکها هستیم، نه جوکها و یونانیها».
برای بسیاری، جلسه هیئت امنا واضح ترین نشانه ای بود که نشان می دهد این آخرین ترم دانشگاه نیو کالج است که آنها می دانند. نقطه محوری تصمیم متولیان برای نادیده گرفتن فرآیند معمول تصدی بود. کالج جدید پنج سال پیش تعداد زیادی از اعضای هیئت علمی جدید را استخدام کرد و امسال اولین سالی بود که هر یک از آنها می توانستند برای تصدی خود درخواست دهند. هفت نفر این کار را انجام دادند و هرکدام از موانع لازم، از جمله گرفتن امضا از رئیس سابق کالج نیو کالج عبور کردند. در گذشته، تایید امین یک امر تشریفاتی بود و نامزدهای تصدی پست، خانواده و دوستان خود را برای جشن می آوردند.
کورکوران، با این حال، از تمام اساتیدی که امسال برای تصدی سمت خود داشتند، خواسته بود که درخواست های خود را به دلیل هیاهو در مدرسه پس بگیرند. دو نفر از هفت نفر موافقت کردند. بقیه – سه نفر از آنها استادان علوم سخت – برای رای هیئت مدیره مقاومت کردند. این به طور گسترده به عنوان یک همه پرسی نه تنها در مورد کاندیداهای فردی، بلکه در مورد استقلال هیئت علمی تلقی می شد.
پنجاه و چهار نفر برای سخنرانی در جلسه ثبت نام کردند. همه به جز یکی از آنها یا از متولیان امر خواستند که به استادان حق تصدی بدهند یا آنها را به خاطر طرح هایشان در مدرسه مورد انتقاد قرار دادند. والدين به ويژه پرشور بودند. بسیاری از آنها از یافتن مدرسه ای مقرون به صرفه که در آن بچه های عجیب و غریبشان بتوانند در آن رشد کنند، بسیار راحت شده بودند. پام پاره، مادر یک رشته زیست شناسی، گفت: برخی سعی کردند به زبان محافظه کاری صحبت کنند: “شما حقوق والدین من را در مورد انتخاب مدرسه ما نقض می کنید.” یکی از دانشآموزان، سال دوم که در پرچمی صورتی و آبی پوشیده شده بود، پس از فحش دادن به کورکوران از جلسه خارج شد، اما بیشتر آنها سعی کردند با جدیت و با آرامش بیان کنند که استادان تا چه حد به آنها آموزش دادهاند.
همش بیهوده بود اکثریت معتمدین به نوبت به هر یک از نامزدها رای منفی دادند و جمعیت شعار “شرم بر شما باد!” این زمانی بود که لپینسکی از کار دست کشید و برای تشویق از اتاق بیرون رفت.
متولیان ایرادات خود را از نظر زمان بندی طرح کردند. اساتید پس از پنج سال در کالج جدید به جای شش دوره متداول تر، درخواست می دادند و این فرصت را داشتند که سال بعد دوباره درخواست دهند. اما با توجه به برنامههای روفو، این توضیح بهانهای برای دولتی به نظر میرسید که میخواهد اعضای هیئت علمی خود را که از نظر ایدئولوژیک همسو هستند وارد کند. و یک بار که از سمت خود انکار شد، مشخص نبود که چه تعداد از اساتید قرار بود برای تلاش دوباره کنار هم بمانند.
لپینسکی بلافاصله پس از خروج گفت: «برخی از اعضای هیئت علمی قبلاً شروع به ترک کردهاند و مشخصاً برخی از دانشجویان به این فکر میکنند که آینده آنها چگونه است. چند روز بعد دوباره صحبت کردیم. او گفت: «فرآیند غم انگیزی برای کالج جدید وجود دارد که در حال از دست دادن است. من واقعاً کالج جدید را دوست داشتم، اما از اینکه اکنون از بین رفته است، در آرامش هستم.
روفو نمیتوانست شخصاً در جلسه چهارشنبه شرکت کند، زیرا با تأخیر از مجارستان به خانه بازگشته بود، جایی که او در یک اتاق فکر دست راستی که نزدیک به دولت ویکتور اوربان بود، مشارکت داشت. (از آنجایی که مجارستان اوربان الگوی جنگ صلیبی آموزشی روفو و دزانتیس را ایجاد کرد، به نظر می رسید.
پس از استعفای لپینسکی، روفو توییت کرد که “هر هیئت علمی که سیستم قدیمی فعالیت های چپ و بی بند و باری را ترجیح می دهد و یک تابلوی لاستیک را ترجیح می دهد، آزاد است که خودش انتخاب کند.” او افزود، گردش مالی قابل انتظار است – حتی از آن استقبال می شود. اما ما در حال پیشرفت سریع و قابل توجهی هستیم.” او و متحدانش هنوز هیچ چیز جدیدی در نیو کالج نساخته اند. با این حال، آنها در از بین بردن چیزی موفق هستند.